بانوان غير مسلمان سراسر جهان ديروز، 13 بهمن، با بر سر گذاشتن حجاب اسلامی، روز جهانی حجاب اسلامی را گرامی داشتند.
طرح استفاده از حجاب اسلامی توسط بانوان غيرمسلمان اولين‌بار از سوی "نظمه خان"، بانوی مسلمان مقيم نيويورك برای ترغيب بانوان غيرمسلمان به تجربه كردن پوشش اسلامی مطرح شد.

پس از آن اين طرح از سوی گروه‌های مختلف در كشورهايی چون بريتانيا، استراليا، هند، پاكستان، فرانسه و آلمان مورد حمايت قرار گرفت و اجرايی شد.

اين طرح در راستای افزايش شناخت‌ها و از بين بردن تصورات نادرست در مورد حجاب مطرح و اجرا شد و انتظار می‌رود كه تسامح دينی و درك ارزش حجاب را در پی داشته باشد.

«استر ديل» (Esther Dale)، يكی از بانوان غيرمسلمان شركت‌كننده در اين كمپين كه مقيم ايالت كاليفرنيا است، گفت: من فهميدم كه حجاب فقط يك نوع لباس نيست بلكه رعايت عفت است و بسيار دور از حقيقت است كه تصور شود يك زن مسلمان آمريكايی وقتی حجاب بر سر می‌گذارد كه مجبور شده باشد.

وی افزود: اين فرصتی است كه به مردم نشان دهيم كه نمی‌توان در مورد انسان‌ها تنها از روی پوشش و نحوه لباس پوشيدنشان قضاوت كرد.


«جس رادز» (Jess Rhodes) جوان غيرمسلمان بريتانيايی
«جس رادز» (Jess Rhodes)، جوان غيرمسلمان بريتانيايی كه پس از اطلاع از اين طرح در اينترنت تصميم گرفت به مدت يك ماه از پوشش اسلامی استفاده كند، می‌گويد: در اين مدت كوتاهی كه از حجاب استفاده می‌كنم با واكنش‌های مختلفی مواجه شدم. در ابتدا خانواده با اين تصميم من موافق نبودند و خود نيز در مورد عواقب استفاده از حجاب و برخورد افراد ترديد داشتم اما پيوستن به بانوان سراسر جهان برای زدودن تصورات نادرست در مورد حجاب و تجربه كردن شرايط يك زن مسلمان، انگيزه من برای شركت در اين كمپين بود.

وی افزود: با اين هدف كه به جهان نشان دهيم كه بانوان محجبه، حجاب را به ميل خود انتخاب می‌كنند، قصد دارم به اين انتخاب خود همچنان ادامه دهم.

به راستی ما چادری ها تا حالا چه قدر توانستیم روی بدحجاب ها اثر مثبت بگذاریم و نه تنها دید آنها را به پوشش عوض کنیم، بلکه آنها را به چادر متمایل کنیم؟
دختر خانم چادری … فاجعه است !! اینها فاجعه اند؛ اما دختر خانم چادری که وقتی یک دختر بدحجاب را می بیند و …

دختر خانم چادری که جلوی موهایش را مثل یک تاج خروس بیرون می آورد واقعا فاجعه است !

دختر خانم چادری ای که صدای قهقهه اش تا ده تا خانه آن طرف تر می رود فاجعه است !


دختر خانم چادری که تمام اقوام و خویشانش برایش محرم محسوب می شوند فاجعه است !

دختر خانم چادری که با صورت آرایش کرده از خانه بیرون می رود، واقعاً فاجعه است !

دختر خانم چادری ای که توی عروسی ها بد عمل کند واقعاً فاجعه است !

دختر خانم چادری ای که حاضره شب عروسیش لباس بد بپوشه، فاجعه است !

دختر خانم چادری ای که توی دانشگاه با پسرای همکلاسی اش بگو و بخند داره، فاجعه است !

دختر خانم چادری ای که حیا نمی کند که توی تاکسی کنار یک پسره، واقعاً فاجعه است!
اینها فاجعه اند
اما
دختر خانم چادری که وقتی یک دختر بدحجاب را می بیند و از او روی می گرداند نه تنها فاجعه است، بلکه یک بحران شدید و خطرناک است !!

به راستی ما چادری ها تا حالا چه قدر توانستیم روی بدحجاب ها اثر مثبت بگذاریم و نه تنها دید آنها را به پوشش عوض کنیم، بلکه آنها را به چادر متمایل کنیم؟

اگر کسی از ما بتواند یک دختر بدحجاب را باحجاب کند به معنای واقعی یک جهاد کرده است.
آیا تنها خود محجبه باشیم کافی است و دیگر تکلیفی نداریم ؟؟؟!!!

به راستـــی چه بایــــــد کـــــــــــرد؟؟

جستجوی عفاف و حجاب در پوشاک ایرانی

حجاب، تضمین‌کننده‌ای برای امنیت و آرامش روحی و روانی زنان و کل جامعه است بنابراین لازم است طراحان و تولیدکنندگان پوشاک توجه ویژه‌ای را برای ترویج فرهنگ ایرانی–اسلامی در صنعت پوشاک داشته باشند.

خبرگزاری فارس: جستجوی عفاف و حجاب در پوشاک ایرانی



یکی از پردامنه ترین موضوعاتی که در دنیای امروز راجع به زن و حیات اجتماعی و ارزش وجودی و عفاف و گوهر بودن او مطرح است موضوع ستر یا حجاب و در صدف بودن او است.

حجاب و عفاف و رعایت پوشش،‌ نوعی تضمین امنیت و آرامش روحی و روانی برای زنان و در حقیقت برای کل جامعه است.

پوشش اسلامی به عنوان غذای روح و به منزله یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد نامحرم قلمداد می گردد که مصونیت اخلاقی،‌ خانوادگی و پیوند عمیق میان حجاب ظاهری و باز‌داری باطنی و از همه مهمتر امنیت اجتماعی را فراهم می سازد. پوشش و لباس هر فردی،‌ پرچم کشور وجود اوست که با آن اعلام می دارد که از کدام فرهنگ تبعیت می‌کند.

در همین راستا و در جهت ارائه الگویی از پوشش اسلامی بانوان، تولیدکننده‌هایی اقدام به راه اندازی فروشگاه‌های پوشاک زنان با برندهای مختلف در سراسر کشور کرده‌اند.

در حال حاضر بخشی از این فروشگاه‌ها در فستیوال توانمندی‌های پوشاک ایرانی در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران گرد هم آمده‌اند.

حضور گسترده مردم و همچنین تولید‌کنندگان و توزیع کنندگان داخلی و خارجی در اولین فستیوال توانمندی‌های پوشاک ایرانی کاملا مشهود است و از تمام اقشار برای بازدید به این نمایشگاه آمده‌اند.

یکی از این برندهای اسلامی شرکت یاس نوین پارسه است، به سراغ یوسف یوسفی مدیر شرکت یاس نوین پارسه می رویم.

یوسفی با اشاره به نامگذاری سال جاری توسط مقام معظم رهبری به نام سال حمایت از تولید ملی،‌ کار و سرمایه ایرانی،‌ می‌گوید: شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای یاس نوین پارسه به صورت خود جوش اقدام به تهیه و توزیع چادر،‌انواع مانتو،‌ شال و روسری و در مجموع انواع ملزومات حجاب برای بانوان ایرانی کرده است.

سرپرست شرکت یاس نوین پارسه ادامه می‌دهد: اولین دفتر مرکزی این شرکت در تهران راه اندازی شده است و در پی آن در سراسر کشور راه اندازی فروشگاه‌های پوشاک بانوان شروع شده است.

وی هدف اصلی از راه اندازی این شرکت را ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه عنوان می کند و ادامه می دهد: حرکت در راستای شعار سال جاری (حمایت از تولید ملی،‌ کار و سرمایه ایرانی)،‌ ارائه الگوی مناسب برای پوشش بانوان در عین برخورداری از جنس مرغوب و رنگ آمیزی متنوع با در نظر گرفتن سلایق مختلف،‌ رعایت حقوق مشتری و مبارزه با گرانی،‌ حمایت از تولیدات و منسوجات داخلی،‌ ایجاد کارآفرینی،‌ ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور از دیگر اهداف راه‌اندازی شرکت یاس نوین پارسه است.

او می‌گوید: بسیاری از افراد متقاضی خرید پوشاک‌های مناسب بر اساس ضوابط ایرانی اسلامی هستند اما متاسفانه در بازار این‌گونه پوشاک کم پیدا می‌شود و مردم مجبور به خرید تولیدات نامناسب می‌شوند که نشانی از فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارند.

یوسفی پوشش مناسب را سبب ارتقای شخصیت بانوان می‌داند و اضافه می‌کند: این شرکت درصدد است پوشاک متناسب با شخصیت بانوان ایرانی را با کیفیت و قیمت مناسب تهیه و عرضه کند.

وی در ادامه اظهار می‌دارد: با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی است،‌ بدون شک پوشاک افراد در جامعه در نوع زندگی افراد و سلامت جامعه می‌تواند بسیار موثر باشد چراکه بسیاری از ناهنجاری‌های جامعه به دنبال پوشش نا‌مناسب افراد شکل می‌گیرد.

به گفته وی، پوشش نا‌مناسب موجب سست شدن بنیان خانواده و در نهایت باعث سست شدن بنیان جامعه می‌شود.

یوسفی با اعلام اینکه چادرهای تولید شده توسط این شرکت،‌ به صورت گسترده با برش ایرانی تهیه و عرضه می‌شود ادامه می دهد: هم اکنون این چادرها در سراسر کشور با قیمت و کیفیت مناسب در حال توزیع است.

او با انتقاد از بی توجهی طراحان و تولیدکنندگان داخلی به تولید پوشاک ایرانی مطابق با فرهنگ اسلامی – ایرانی به خصوص در سال های اخیر،‌ بیان می ‌دارد: این مسئله موجب شده تا پوشاک کشور به سمت بهره‌گیری از مدل‌ها و فرهنگ غربی سوق یابد.

سرپرست شرکت یاس نوین پارسه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه میزان به تنوع در مدل و رنگ در این شرکت تولیدکننده پوشاک اهمیت داده شده است،‌ ابراز می دارد: این شرکت به منظور پاسخگویی به تمامی تقاضاها،‌ به تمامی سلیقه‌ها توجه می‌کند و تلاش کرده است با تنوع در نوع و رنگ محصولات تولیدی خود،‌ به خواسته متقاضیان خرید پوشاک ایرانی – اسلامی با حفظ چارچوب‌ها جامه عمل بپوشاند.

به گفته یوسفی،‌ پوشاک مناسب باعث ارتقای سطح امنیت بانوان در جامعه می شود.

وی متذکر می‌شود: اولویت نخست برای استفاده از مواد اولیه به منظور تولید پوشاک بانوان ایرانی،‌ بهره‌گیری از مواد اولیه داخلی و منابع داخلی است اما در مرحله بعدی چنانچه نیاز بود از مواد اولیه سایر کشورها‌ استفاده می شود.

وی در پاسخ به این سوال که آیا قصد صادرات محصولات تولیدی را در آینده دارید؟ می‌گوید:‌ هدف این شرکت در مرحله نخست تغییر پوشش در داخل کشور است.

یوسفی می‌گوید: محصولات این شرکت شامل انواع چادر سنتی،‌ دانشجویی،‌ لبنانی، ‌عربی،‌ شالی،‌ چادر جشن عبادت،‌ مانتو و شلوار مجلسی،‌ اسپرت،‌ اداری در مدل و طرح های منحصر به فرد با برند عفیف،‌ کیف و کفش اداری، ‌مجلسی، ‌شال، ‌روسری و مقنعه و همچنین ملزومات حجاب است.

تنوع در محصولات موجب شده بود تا بسیاری از افراد صبح زود از خانه‌های خود برای بازدید از محصولات عرضه شده راهی خیابان شوند.

به منظور کسب اطلاعات بیشتر راجع به اولین دوره از فستیوال توانمندی‌های پوشاک ایران به سراغ مهدی یکتا،‌ دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی، ‌پوشاک و چرم ایران می رویم.

دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی، ‌پوشاک و چرم ایران می‌گوید: حدود 40 شرکت معتبر تولیدی داخلی با برندهای معتبر و به نام صنعت پوشاک در این دوره از نمایشگاه شرکت کرده‌اند.

یکتا هدف از حضور این شرکت‌ها در این نمایشگاه را معرفی توانمندی‌های شرکت‌های تولید کننده پوشاک داخلی عنوان می‌کند.

وی اتصال برندهای پوشاک به شبکه‌های توزیع کشور را دیگر اهداف ایجاد این نمایشگاه عنوان می‌کند و می افزاید: در حاشیه این فستیوال دو مناسبت دیگر از جمله برگزاری مسابقه طراحی لباس و پارچه و نیز برگزاری سمینار علمی برندسازی در حوزه پوشاک در روز 11بهمن ماه وجود دارد.

دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی، ‌پوشاک و چرم ایران اضافه می‌کند: با توجه به اینکه مساحت این نمایشگاه برابر با 2500 متر است و از آنجایی که تبلیغ برای بازدید از این نمایشگاه اندک بوده است،‌ بیشتر بازدیدکنندگان را مراکز اصلی توزیع پوشاک تشکیل می‌دهند.

او بیان می‌دارد: مد لباس نوعی سبک زندگی است و هیچ کدام از تولیدکنندگان نمی‌توانند کاری را بر اساس سبک خاصی تولید کنند و به اجبار در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند.

به گفته وی،‌ تولید کنندگان سبک‌های متفاوتی را در این نمایشگاه ارائه داده‌اند که شامل سبک‌های ایرانی،‌ اسلامی و سنتی است.

شریفی از توزیع‌کنندگان پوشاک در خراسان جنوبی است. او با بیان اینکه بسیاری از افراد در استان خراسان جنوبی به دنبال لباس‌هایی با سبک ایرانی- اسلامی هستند،‌ می‌گوید: به منظور تهیه این دسته از پوشاک راهی تهران شده ام تا بتوانم به تقاضای خریداران پاسخ دهم.

او ادامه می‌دهد:‌ ذهنیت من این است که می توان تولیدکنندگان خوبی را در این مکان یافت و پوشاک مورد نظر را خریداری کرد.

این توزیع کننده پوشاک ادامه می دهد: برگزاری این نمایشگاه‌ها می تواند باعث آشنایی توزیع کنندگان با تولیدکنندگان پوشاک‌های متناسب شود. این مهم باعث می‌شود از ترویج مدل‌های غیراسلامی در کشور به شدت جلوگیری به عمل آید.

وی متذکر می‌شود: ‌اینگونه نمایشگاه‌ها باید در سایر استان‌های کشور و به صورت مستمر  برگزار شوند.

 

در ادامه ارجمند مدیر فروش غرفه تولید کننده پوشاک بچه گانه نیز در این باره،‌ می گوید: با توجه به اینکه اطلاع رسانی در این خصوص کم بوده است آنطور که باید شاهد حضور گسترده توزیع کنندگان داخلی و خارجی در این نمایشگاه نبوده‌ایم.

به گفته وی،‌ بسیاری از کشورها متقاضی خرید محصولات و پوشاک ایرانی هستند.

ارجمند بیان می دارد: در حوزه تولید پوشاک بچه گانه که سنین یک تا 16سال را در بر می گیرد سعی شده است بکارگیری سبک ایرانی-اسلامی در آنها در نظر گرفته شود چراکه بسیاری از متقاضیان خرید خواستار وجود عفاف در پوشاک فرزندانشان هستند.

ملاحظه می‌شود که مردم ایرانی به مقتضای دارا بودن فرهنگ اصیل خواستار استفاده از پوشاک متناسب با شخصیت یک فرد ایرانی هستند. خوشبخاته در سال‌های اخیر طراحان و تولیدکنندگان پوشاک نیز توجه ویژه ای به این مهم داشته اند.

اولین فستیوال ملی برندهای برتر پوشاک ایران از تاریخ  8 الی 11 بهمن ماه سال جاری در محل دائمی نمایشگاه بین المللی تهران برگزار شده است.

این جشنواره فرصت بسیار مناسبی در اختیار تولیدکنندگان، بازرگانان و سایر دست اندرکاران این صنعت قرار داده است تا با استفاده از دانش و تخصص خود چهره شایسته ای از محصول اسلامی، ایرانی را به جامعه نشان دهند و توانمندی‌های صنعتگران داخل را در معرض قضاوت قرار دهند.

بدون شك سعادت هر جامعه اي در گرو سعادت خانواده‌هاي آن جامعه است. جامعه اي كه عنصر خانواده در آن متزلزل است، مثل ساختماني است كه از آجرهاي پوك و پوسيده بنا شده است...
بدون شك سعادت هر جامعه اي در گرو سعادت خانواده‌هاي آن جامعه است. جامعه اي كه عنصر خانواده در آن متزلزل است، مثل ساختماني است كه از آجرهاي پوك و پوسيده بنا شده است...

سلب كدام آزادي؟ 
 حضرت علي عليه السلام مي‌فرمايد هركس شهوت‌ها را ترك كند، آزاد خواهد بود. آزادي قلمروهايي، مانند بيان عقيده، فعاليت سياسي و غيره دارد. حجاب كدام آزادي را سلب مي‌كند؟ حال آنكه گفتيم حضور اجتماعي زنان ممنوع نيست؛ بلكه مطلوب است و اختلاط زن و مرد آنجا كه اختلاط دو انسان باشد، حرمت ندارد، بلكه اختلاط جنسيت زن و مرد حرام است و فعاليت‌هاي اجتماعي و سياسي زنان منعي ندارد، ديگر كدام آزادي است كه با حجاب سلب مي‌شود؟ مگر اينكه مراد از آزادي، هرزگي جنسي و بي‌بند و باري غريزي باشد، كه البته حجاب اين آزادي را محدود مي‌كند و رسالت حجاب هم همين است. 

اسلام مي‌خواهد زنان و مردان از يك سنگيني و وجاهت اجتماعي برخوردار باشند. نوع پوشش آنها، به صورت عادي و به دور از هر گونه جلب توجه باشد، حتي پوشيدن لباسي كه موجب تمايز فرد در جامعه باشد، ممنوع شده است و اگر لباسي موجب شهرت كسي گردد، آن را حرام اعلام نموده و اين را علامت پستي و حقارت فرد مي‌داند. در اين مورد امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: در بي‌شخصيتي فرد همين بس كه لباسي بپوشد يا مركبي سوار شود كه او را مشهور نمايد( حر عاملي، ۱۳۶۳، ج ۳، ص ۱۵۲) 

حجاب نگاه شكن 

اسلام اصولا به پيشگيري معتقدتر است، تا مداوا؛ به همين دليل، با طرح سلسله اصولي، انسا ن را از قرار گرفتن در برابر خطر و گناه باز مي‌دارد. برخورد مردان با زنان پوشيده، برخوردي همراه با احترام و تكريمي قلبي است. اصولا مردها قدرت ادامه نگاه به چهره زنان پوشيده را ندارند، زيرا حجاب اسلامي نگاه‌شكن است و سر به زيريِ مرد به هنگام سخن گفتن با زنان خود نوعي تكريم و احترام به آنهاست. بنابراين زني كه به لحاظ همسري، ناقص و به لحاظ مادري، ناتوان و به لحاظ اجتماعي، ملعبه و بازيچه است، از برتري شخصيت بي‌بهره است. (سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۶۸، ص ۵۴- ۵۵)


خانواده در امان 

در فلسفه پوشش زن در اسلام، انحصاري بودن لذات را نيز مي‌توان ذكر كرد. اسلام مي‌خواهد همه گونه التذاذات جنسي، چه لمسي، چه بصري و چه سمعي، در قالب ضابطه و قانون و در انحصار خانواده باشد، تا زن و مرد با تمام وجود در كنار يكديگر و در مسير تشكيل خانواده و تداوم آن در حد سنگر محكم و قابل مسكن باشند تا در آن سنگر با خاطري مطمئن و آرامشي انديشه‌پرور به سازندگي و رشد خود و نسل شان تا حد كمال، كوشش و اقدام نمايند. (همان، ص ۳۹۴) 

بدون شك سعادت هر جامعه اي در گرو سعادت خانواده‌هاي آن جامعه است. جامعه اي كه عنصر خانواده در آن متزلزل است، مثل ساختماني است كه از آجرهاي پوك و پوسيده بنا شده است، كمترين طوفان حادثه اي مي‌تواند ساختمان جامعه را فرو بريزد؛ بنابراين، اختصاص يافتن عواطف جنسي زن و شوهر به يكديگر در محدوده ازدواج مشروع، مهم ترين عامل حفظ، استحكام و ثبات خانواده است. 

نقش حجاب در تحكيم خانواده شخصي زن، به اين لحاظ است كه اطمينان و اعتماد شوهر را به پاكي خود جلب مي‌كند و قطعًا چنين اعتماد و اطميناني در حفظ خانواده مؤثر است. اما نقش آنها در ثبات خانواده‌هاي ديگر، بدين لحاظ است كه هر گاه مردها از تمتعات خارج از محدوده زناشويي و خانوادگي محروم باشند، طبعا به همسران خود بيشتر توجه دارند و در نتيجه، خانواده‌ها استوارتر مي‌شوند. 

البته اين نكته را هم بايد توجه داشته باشيم كه حجاب، شرط لازم استحكام خانواده است و نه شرط كافي آن؛ بنابراين، آنها كه مي‌خواهند بنيان خانواده تزلزل نيابد، بايد به شرايط ديگر نيز توجه كنند، اما در عين حال، مي‌توان گفت: حجاب از مؤ ثرترين عوامل تحكيم روابط خانوادگي و بي‌حجابي از مخرب ترين عوامل تزلزل خانوادگي است. (سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۶۵، ص، ۵۶و۵۷ ) 

اگر ميل جنسي در مسير صحيح و سالم قرار بگيرد، علاوه بر اينكه سلامت نسل حفظ مي‌شود. انسان نيز در مسير كمال جسمي و روحي و نهايتًا آرامش قرار مي‌گيرد و اگر در مسير غلط، انحرافي و افراطي بيفتد، باعث هلاكت و تباهي انسان مي‌شود و ضربه اي سخت و جبران ناپذير به سلامت نسل بشري وارد مي‌آيد.(خسروي، ۱۳۷۰، ص ۱۸۲) 

تاثير اثبات شده نگاه بر نسل 

برخي مانند برتراند راسل پنداشته اند كه جلوگيري از معاشرت‌هاي آزاد، صرفا به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است، در صورتي كه بحث فقط پاكي نسل نيست؛ بلكه مسئله مهم ديگر، ايجاد پاك ترين عواطف بين زوجين و برقرار كردن يگانگي و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تحريكات جنسي كه در حواس پنج گانه آدمي به وجود مي‌آيد، بر روي سيستم توليد نسل او نقش موثري دارد. 

دانشمندان معتقدند تحريكاتي كه در چشم به وجود مي‌آيد، بر غده هيپوفيز كه غده كوچكي در زير مغز است اثر مي‌گذارد. اين غده، شش هورمون توليد مي‌كند كه سه نوع آن روي سيستم توليد نسل تأثير داد. نگاه به زنان بدحجاب، چنين اثري ر ا به همراه دارد و در نهايت به تأثير منفي در فرزندان و اختلالات وراثتي منتهي مي‌شود. با توجه به آنچه بيان شد، زنان و دختران خودنما تأثير ناروا و غير قابل بخششي را بر سلامت نسل‌هاي اجتماع خواهند گذاشت؛ در حالي كه خود آنها از اختلالات وراثتي آن بيزارند. فلسفه حجاب، پيشگيري از چنين آثاري است. 

حجاب، سند سياسي 

اما حجاب داراي بعد سياسي نيز هست، امروزه در بسياري از جوامع، از لباس بهره گيري سياسي دارند. هندي‌ها لباس را به صورت يك سند سياسي در آورده و با همان پوشش خاص در مجامع رسمي بين المللي شركت مي‌كنند. در جوامع آفريقايي، مردان و زنان از لباس سند استقلال مي‌سازند و بر اساس همان سند، خود را از دستبردها و تهاجم‌هاي فرهنگي غرب حفظ مي‌كنند، يا در جوامع اسلامي، زنان با پوشش خاص خود در قالب حجاب يا ستر سعي دارند كه استقلال فكري شان را در قبول اسلام اعلام كنند.


لباس، پرچم بدن به حساب مي‌آيد كه استقلال فكري، ديني، سياسي و فرهنگي هم محسوب مي‌شود و از همين جا مي‌توانيم به اين نتيجه برسيم كه تغيير لباس نشانگر تغييرات انديشه است و به تبع آن، تغيير در مشي و رفتار افراد ايجاد مي‌شود، كه در آن صورت، استقلال كشور زيرسؤال مي‌رود، به ويژه از آن جهت كه وضع برون حكايت از وضع درون آدمي دارد و نشان مي‌دهد كه انديشه وابستگي در درون رخنه كرده و در ظاهر افراد متجلي شده است.(قائمي، ۱۳۷۳، ص ۳۸۵- ۳۸۷)
به گفته مونتسكيو در حكومت دموكراسي از دست رفتن عفت، بزرگ ترين بدبختي‌هاو مفاسد را باعث مي‌شود تا جايي كه اساس حكومت را از بين خواهد برد(همان). 

اين واقعيتي است كه بايد به آن اعتراف كنيم كه گاه گسترش آلودگي‌ها و مفاسد سبب براندازي يك حكومت است و ما مصداق‌هاي آن را در عرصه‌هاي گوناگون اين جهان بزرگ در آمريكاي لاتين، خاورميانه و غيره ديده ايم و آيندگان شاهد سقوط بسياري از جوامع ديگر در آينده خواهند بود. 

حجاب براي جوامع جهان سوم مي‌تواند نوعي مبارزه با استعمار به حساب آيد و مانعي بر سر راه مقاصد شوم آنها باشد. زنان الجزايري در مبارزات خود با قواي مهاجم فرانسه اين مسئله را به خوبي نشان دادند و ضربه خود را بر آنان وارد كردند. در واقع، آنها نشان دادند كه مسلمانند و غلبه كفر بر اسلام را نمي‌پذيرند. 

اگر حجاب را در جامعه اسلامي لااقل از همين ديد بنگريم، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در تعميم آن از ديد سياسي بايد كوشيد. در يك جامعه اسلامي حتي يك ملي گرا هم بايد به خاطر استقلال وطنش و حفظ امنيتش حجاب را بپذيرد و البته يك مسلمان به خاطر ايمان و اعتقادش آن را پذيراست.(همان، ص ۳۸۷ ) 

اگر استعمار بتواند عفت و پوشش را از زن بگيرد، همه چيز آن جامعه، از جمله مردان آن را مي‌تواند تحت اختيار و سلطه قرار دهد. يكي از رموز موفقيت انقلاب اسلامي ايران نيز در همين بود كه زنان به سرعت خود را يافتند و با توسل به حربه حجاب در مقابل رژيم خودفروخته پهلوي ايستادند و آن را به زانو درآوردند.

حرکت رو به جلوی دشمن در تقابل خود جهت عفت زدایی از جامعه اسلامی ایران، به عنوان مدل و الگوی جهان اسلام موجب شده است تا در تغییر سیاست جدید، دیگر دولت و حکومت ایران به وضع قوانین ضد زن محکوم نشوند، بلکه به جهت عدم فرهنگسازی مناسب در قبال وضع زنان و جلوگیری از اعمال سلیقه‌های گوناگون مورد بازخواست قرار گرفته و توبیخ شوند.
چندماهی است که بحث دوچرخه سواری زنان و دختران مجددا دستمایه اظهار نظر رسانه‌‌های داخلی و خارجی شده است. یکی از این رسانه‌‌ها تلویزیون دولتی صدای آمریکا است.


این شبکه ضمن پرداختن به موضوع دوچرخه سواری دختران و زنان ایرانی، برخی از صحبت‌‌ها و نظرات تکراری و بارها گفته شده پیرامون این موضوع را دوباره بر روی آنتن منعکس ساخته است.

اگرچه برنامه با این سوال که "چرا دوچرخه سواری زنان تبدیل به موضوعی شده که دولت و حکومت در آن امر و نهی کرده و تصمیم گیری می کند؟" آغاز می‌‌شود، اما تنها چیزی که در طول برنامه به آن پرداخته نشد، پاسخ به این سوال می‌باشد.


در واقع این برنامه ملغمه‌‌ای بود از حرفه‌‌ای تکراری درباره حسرت دختران از آزاد نبودن دوچرخه سواری در خیابان‌‌ها و تصاویر دوچرخه سواری دختران و زنان که با دو هدف کنار هم چیده شده بود:

1. تحریک جوانان و نوجوانان امروز که دوچرخه سواری را حق قانونی منع شده خود بدانند.

2. ادای دین به پایه گذار دوچرخه سواری زنان در بعد از انقلاب اسلامی ایران.

کسانی که طرفدار دورچرخه سواری زنان و دختران اند، همچون گردانندگان صدای آمریکا، بر این باورند که آرزوی بسیاری از زنان و دختران ایرانی این است که فاصله میان خانه تا مدرسه، محل کار تا منزل دوست (دختر یا پسر) و ... را به قصد ورزش و تفریح، راحت و آزاد رکاب بزنند؛ اما از گشت نیروی انتظامی و نگاه خیره مردم و متلک عابرین و بوق ماشین های مزاحم می‌ترسند.




این افراد به لحاظ اینکه منع قانونی برای دوچرخه سواری زنان وجود ندارد، سعی می‌‌کنند زنان و دختران را در مقابل عرف قرار داده و با تاکید بر عدم وجود منع قانونی، آن‌‌ها را برای دوچرخه سواری به کوچه و خیابان بکشانند.
در این رویکرد، دولت و حکومت به وضع قوانین ضد زن محکوم نمی‌‌شوند، بلکه باید برای عدم فرهنگسازی مناسب در قبال دوچرخه سواری زنان و جلوگیری از اعمال سلیقه‌‌های گوناگون مورد بازخواست قرار گرفته و توبیخ شوند؛ و این یعنی یک گام رو به جلو در ترویج بی‌‌عفتی در جامعه.

با وجود اینکه روشن است چرا استقبال دختران از دوچرخه سواری در پیست‌‌های شهرداری تهران بیشتر از پسران می‌‌باشد، اما منادیان حقوق بشر این امر را به عنوان نشانه اشتیاق بالای زنان و دختران ایرانی برای دوچرخه سواری مطرح می‌‌کنند، اشتیاقی که اگر محدودیت‌‌های دوچرخه سواری در کوچه و خیابان نبود، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا و بهبود سلامت زنان و دختران را در پی خواهد داشت.


موافقان دوچرخه سواری زنان در حالی حکومت را به کم کاری در حوزه فرهنگسازی پیرامون این موضوع متهم می‌‌کنند که زنان عموما تحرک قابل قبولی ندارند، نه در ایران، بلکه در تمام جوامع شهری، اکثر مردان و زنان کم تحرک‌‌اند.

فمینیست‌‌ها اغلب فراموش می‌‌کنند در سایر حوزه‌‌هایی که امکانات مناسب ورزشی هم وجود دارد تنها درصد کمی از زنان تهرانی ورزش می‌‌کنند و بیشترین آمار ورزش زنان به ورزش صبح گاهی درون پارک مربوط می‌‌شود. ورزشی که در ملاء عام و بدون گشت نیروی انتظامی و بوق ماشین‌‌های مزاحم انجام می‌‌شود.

همچنین مدافعان حقوق زنان و دختران از آمار دوچرخه سواری مردان در ایران و جهان سخنی به میان نمی‌‌آورند و پاسخ نمی-دهند چرا مردان که دوچرخه سواری برایشان آزاد است در کوچه و خیابان و برای تردد از آن استفاده نمی‌‌کنند؟
هم اکنون اکثر دوچرخه‌‌های تعبیه شده در ایستگاه‌‌های سطح شهر، پارک ها و ... بجز در ایام تعطیل بلا استفاده‌‌اند و این طبیعت زندگی شهری است.


بر این اساس اگرچه ورزش بانوان از حیث سازماندهی، بودجه و امکانت، ایرادات و مشکلات بسیاری دارد، اما دوچرخه سواری مساله‌‌ی زن ایرانی نیست.

به این ترتیب اگرچه این دوچرخه سواری زنان است که مطرح می‌‌شود، اما در واقع دوچرخه سواری جزء علاقمندی‌‌های بخشی از دختران نوجوان و جوان به حساب می‌‌آید و زنان و مادران بسیار معدودی هستند که تمایل به دوچرخه سواری داشته باشند. علت مطرح کردن دوچرخه سواری در بازه های زمانی مختلف توسط رسانه های مغرض نیز استفاده از شور نوجوانی و جوانی دختران و تشویق آن ها به پرده دری و ایستادن روبروی عرف است. به عنوان مثال امروز دوچرخه سواری برای اغلب دختران متولد دهه 60 نه مساله است، نه فرصت انجام آن را دارند و علاقه دوران نوجوانی شان هم فروکش کرده است، در مقابل متولدین دهه 70 که امروز دبیرستان و دانشگاه را در دست دارند به شدت از مطرح شدن چنین بحث هایی استقبال می‌‌کنند، زیرا اقتضای سن و هیجاناتی است که دارند. برای بخشی از این دختران دوچرخه سواری ابزاری است برای نشان دادن توانایی هایشان در رقابت با پسران در کنار حس خودنمایی زنانه، بخشی دیگر نیز دوچرخه سواری را برای ایستادن مقابل حکومت، سنت ها و عرف انتخاب می‌‌کنند و البته هستند کسانی که آن را به عنوان ورزش و تفریح دنبال می‌‌کنند.


در گزارش خبرنگار خیابان زندگی عدم وجود منع قانونی درباره دوچرخه سواری زنان از زبان چند مسئول مطرح شد، همچنان که در تمام رسانه‌‌هایی که به این موضوع می‌‌پردازند همیشه از زبان افراد مسئول بر نبود منع قانونی تاکید می‌‌شود.

نکته ای که در این میان حائز اهمیت است این است چرا برخی با وجود اینکه اظهارنظر در مسائل دینی و احکام شرعی بر کسانی که صاحب نظر نیستند جایز نیست، حسب تصدی پست و منسبی دولتی و حکومتی، اجازه اظهار نظر را به خود می‌دهند.

دوچرخه سواری زنان و دختران مساله‌‌ای نیست که به راحتی، با یک اظهارنظر درباره بودن یا نبودن منع قانونی بتوان برای آن نسخه پیچید. مگرنه نتیجه همان می‌‌شود که برای موتورسواری زنان مجوز صادر می‌‌گردد، مجوزی که ممکن است روزی به تردد خیابانی زنان موتورسوار منجر شود.






گزارشگر خیابان زندگی در پایان گزارش خود از فائزه هاشمی به عنوان پایه گذار دوچرخه سواری دختران در پس از انقلاب، به عنوان چرخی که اگرچه می‌‌چرخد ولی کند می‌‌چرخد، نیز یاد می‌‌کند، کسی که این روزها در زندان است.


در مجموع انتخابات نزدیک است و موضوعات پیرامون زنان و دختران روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می‌‌کنند.
منبع: مشرق

خلاء تربيت صحيح

کار بيرون از خانه مادران وآسيب هاي تربيتي

 

1- خلاء تربيت صحيح:

اينكه خانواده‌ها چقدر مؤثرند يك بحث خيلي اساسي و مهم است نه فقط در مقوله‌حجاب؛ ما يك خلأ تربيتي جدّي در دينداري فرزندانمان داريم كه به همه مقوله‌هاي ديني برمي‌گردد، يك بخشي از همين خلأ و مشكل به بحث حجاب مربوط است كه به كلّ مسائل تربيتي و آموزشي در خانواده‌ها برمي‌گردد. شما وقتي با اين آمار مواجه مي‌شويد كه به طور متوسط حدّ صحبت كردن، صحبت معمولي محاورات مادران با فرزندان در ايران كه يك كشوري است كه در آن خانواده هنوز از حرمت و جايگاه خودش برخوردار است 3 دقيقه در روز است، بايد اعتراف كنيم يك فاجعه‌اي در حال وقوع است كه پيش لرزه‌هاي آن هم آمده. يك فاصله‌هاي شديدي بين خانواده‌ها و بين مادران و پدران با فرزندانشان به وجود آمده يك بخشي از اين قضيه بخصوص پدران، اشتغالات بيش از حدّ پدران يا مشكلاتشان در امور اقتصادي است به نوعي كه گاهي در رابطه با آن مشكل آن قدر آنها را درگير مي‌كند كه آنها را از فرزندان غافل مي‌كند. درخصوص مادران تضعيف نقش مادري، از تعريف خارج شدن وظيفه مادري زنان در خانواده است.

2.کار بيرون از خانه مادران وآسيب هاي تربيتي:

در گذشته با وجود اينكه مادران در خانه‌داري آن قدر خسته مي‌شدند و کارهاي منزل بسيار طولاني و پرزحمت بود، اما ارتباطشان با فرزندان بيشتر بود. ولي امروز به خاطر ورود تكنولوژي به خانواده‌ها فراغت مادران بيشتر است، و به خاطر اينكه سطح مشاركت‌ها در خانواده بخصوص در زوج‌هاي جوان‌تر بيشتر است قاعدتاً بايد مادران براي فرزندانشان وقت بيشتري داشته باشند اما اين اتفاق نيفتاد. اين نشان مي‌دهد كه مادران در گذشته در منزل بيشتر حضور داشتند يعني حضور كيفي و كمّي آنها بيشتر بود با وجود اينكه در گذشته مادران از سطح آگاهي و سواد كمتري برخوردار بودند، الآن فاكتورها بايد به سمت بهبودي برود اما نرفته است.اصولاً اين تخليه رواني فوق العاده، گوش شنواي دائم، كسي كه مرتب بچه‌ها را به حرف وا مي‌دارد، چيزي كه آن انس و صفا را در خانواده‌ها نگه مي‌دارد آن دوستي را نگه مي‌دارد، اين مشكل كلّي است كه خلأ تربيتي است. اصلاً در خصوص تربيت مشكلش حاد مي‌شود چون آنجا مادران هم بايد روش داشته باشند هم بايد مطلب بلد باشند، چه مادران و چه پدران اين خودش ضعف را مضاعف مي‌كند اگر آگاهي نباشد يا كم باشد.نکته قابل توجه اينکه اصولاً روش آموزش دينداري‌ در خانواده ها غلط است.

اولين مواجهه دختران ما بخصوص با مسئله‌ دينداري سن 9 سالگي است آن هم از وقتي كه جشن تكليف مد شده و رايج شده كه الحمدلله مد خوبي هم هست، از آن موقع اين قضيه در خانواده‌ها مطرح مي‌شود و براي دختران چادر نماز و سجاده‌اي درست مي‌كنند، فرداي آن روز نسبت به نماز بچه‌ها ممكن است كنترل هم نباشد، چرا يك دختر بچه از آن روز به بعد حجاب بر سر كند؟ كدام خدا را بپرستد؟ خدايي كه هنوز در دلش نسبت به او شوق نيست؟ از ترس كدام شرايطي (ترس كه مي‌گويم به معني خوف،‌ معناي معنوي خودش) چون ابتدائاً‌ هر گونه قانوني يك جور رنج است ديگر انسان تا به آن قانون يك طبيعت ثانوي براي خودش بسازد و خو بگيرد، آن هنجار را به عادت تبديل كند كه به نوعي بعداً كاملاً از آن لذّت ببرد اين نياز به زمان دارد.ما از فروع دين شروع مي‌كنيم، اين اشتباه است. فروع دين روبنايي هست كه در زيربناهاي جدي استواراست كه آن زيربناها اصول دين است. اصول دين ياد دادنش چگونه است.زندگي حضرت زهرا(س) در مقابل چشم فرزندانش نمايش دينداري است. بچه‌هايشان كوچكند و مدت كوتاهي با مادرشان زندگي كرده اند، اما بارها ديده‌اند كه مادر از خوف خدا به زمين افتاده و از شدت و کثرت عبادت قدم‌هاي مبارک ورم كرده است.

از بس جريان براي حضرت زينب كبري به عنوان يك دختر 4 ساله ملموس است؛ وقتي كه مي‌خواهد مسجد رفتن مادر را نقل كنند؛ اين نقل در «احتجاج» مرحوم طبرسي هست، مي‌فرمايند: «وقتي كه مادرم براي ايراد خطبه داشتند به مسجد مي‌رفتند؛ خِمار بستند، جلباب پوشيدند و بين زنان بني‌هاشم دامن‌كشان مي‌رفتند. اينها تأثير روحي براي فرزندان دارد».حالا اگر مادر هميشه وقت نماز آماده شود ورو به قبله بايستد و اين صحنه‌ها مداوم تكرار ‌شود يا حجاب را همواره کاملاً مراعات کند، خود به خود مؤثر و کارگر مي‌شود.

                                         اگر حجاب آزاد شود

در هر جامعه حوادثی رخ میدهد که به حوادث دیگر منتهی میشود سپس در نسل های بعدی این حوادث در ذهن ما دیگر رخ نمی دهد زیرا آن حودث قبلی ما را تربیت کرده وما به آن عادت کردیم ذهن ما بر اساس آن شکل گرفته و دیگر حادثه ای احساس نمیکنیم در حالی آن حوادث در حال رخ دادن است ولی در ذهن ماوجود ندارد یکی از این حوادث میتواند عریان گرایی باشد اگر جامعه به سمت عریان گرایی رود ابتدا آمار تجاوزهای جنسی و روابط آزاد بالا میرود تجاوزهای جنسی می تواند با برگزاری مراسم های شبانه کمی کاهش پیدا کند ولی جلوی آن را نمیتواند بگیرد سپس افراد جامعه آستانه تحریک پذیریشان افزایش پیدا میکند یعنی عریانی برایشان عادی میشود دوباره این آمار به حالت تعادل خودش در این شرایط می رسد چون دیگر این نیاز در بیرون خانواده برطرف میشود 


طلاقهای آن جامعه افزایش میابد نکته این است که در ابتدا هم آمار طلاقها افزایش میابند ولی افزایش آمار تجاوز جنسی و روابط آزاد قابل مشهودتر است باز هم آمار طلاق ها به نقطه تعادل خودش نسبت به شرایط جدید میرسد و به دلیل اینکه جامعه در یک فرایند بوده فشارهای این فرایندها بر دوش افراد است و هم به دلیل فطری بودن خانواده باید آمار طلاق به تعادل خودش برسد اما دیگر مفهوم خانواده عوض شده است یعنی فرایند بعد از طلاق عوض شدن مفهوم خانواده است این عوض شدن مفهوم در هر جامعه میتواند به هر شکلی باشد اما نقطه مشترک آنها کم شدن اهمیت آن است ما در جامعه بر اساس قوانین منفعت طلبانه با یکدیگر برخورد میکنیم یعنی قوانینی که فقط جنبه مادی و شخصی دارند حالا هم مفهوم خانواده عوض شده و فقط آن قوانین بر ما حاکم است انسان راهی ندارد جز عوض کردن مفهوم انسانیت
دومین مسئله این است که درسته جامعه به تعادل جنسی رسیده اما مفهوم واهمیت خانواده کم شده و قطعا عمر خانواده ها کم میشود و دیگر جایی پایدار برای پاسخ این نیاز وجود ندارد و دائما انسانها به فکر جذب جنس مخالف خود میباشند یعنی فضای محبت جامعه جنسی میشود هر کس به جنس مخالف خود توجه میکند محبت یک احساس واحدی است که نباید به شرط هایی مانند پول آسایش جنس آغشته شود و گرنه محبت در نسل بعدی یک امر قراردادی بین انسانها تبدیل میشود و دومین استدلالی که میشود اورد این است که انسان خاصیت عادت دارد وقتی در طول روز به محبت جنسی عادت کند دیگر محبت خالص را به کسی نخواهد کرد امروزه در اروپا میبینیم که یکی از معضلات خود را بی توجهی به یکدیگر بیان میکنند که میشنویم که فردی در حال غرق شدن بود و کسی به ان کمک نکرد و در مناطق مرفه تهران کسی کس دیگر میکشت و همه نگاه میکردند
حجاب با پیشرفت مادی رابطه مستقیمی ندارد بلکه تعادل جنسی جامعه با پیشرفت مادی رابطه مستقیم دارد برای اینکه حجاب با پیشرفت رابطه مستقیمی برقرار کند باید پارامتر های دیگری هم باشند یعنی پیشرفت یک جامعه بر اساس رعایت هنجارهای ارزشی خود است که پیشرفت به وجود میاورد
طبق قانون جذب انسان اگر فکر بدی کند جهان هستی طوری عمل میکند که اتفاقات بد به سویش جذب میشوند اگر چه به نحوه بیان این قانون نقد وارد است اما به هر حال دارد یک واقعیت بیان میکند وان این است که اگر جامعه مستعد افکار بد باشد به همان اندازه مستعد اتفاقات بد است که شاید رابطه جامعه ای تهی از ارزشها وبلایای طبیعی کمی توجیه کند اما در بیان این جزئیات هنوز هم عاجز هستیم
حجاب یک شرط لازم نه کافی برای داشتن جامعه ای سالم است
حجاب جامعه یک پتانسیل انسانیت است اگر فردی در جامعه عریان زندگی کند متوجه چیزی نخواهد شد مگر اینکه بخواهد به مراتب بالاتر انسانیت برسد

ماجراي دختر محجبه در آكادمي گوگوش شبكه من و تو چيست؟

روزنامه خراسان نوشت:


چندي است که برنامه «آکادمي موسيقي» در شبکه انگليسي من و تو آغاز شده است، اگرچه روند انتخاب شرکت کنندگان در برنامه مذکور حتي در سري قبل مورد اشکال بينندگان بود اما در سري جديد مسئولان شبکه با انتخاب دختر محجبه اي که گمان نمي رفت او را براي شرکت در آکادمي برگزينند تعجب همگان را برانگيخت.


به گزارش کافه سینما قدم هاي آرام شبکه من و تو براي تغيير ذائقه و سبک زندگي با انتخاب دختر محجبه شنيده مي شود، اين شبکه با وجود آنکه بر نحوه پوشش و ... ساير شرکت کنندگان تاکيد دارد اما در مورد دختر محجبه هيچ واکنشي نشان نداده و طوري وانمود مي کند که شرکت يک زن با پوشش اسلامي در برنامه هاي موسيقي اشکالي ندارد، از سوي ديگر عليه حکومت ديني (نظام ج.ا.ا) اقدام به پخش برنامه و مستند کرده و حتي در بخش خبري خود اخباري را واگويه مي کند که از ساير شبکه هاي ضدانقلاب پخش مي شود.


تقابل آشکار من وتو با دين اسلام در برنامه هاي گوناگون آن بر کسي پوشيده نيست اما اينکه چرا شبکه من وتو و دست اندرکاران آن دختر مسلمان را براي خوانندگي انتخاب کرده و مخارج ناشي از انتخاب اين فرد را متقبل مي شوند سوالي است که نه مسئولان انگليسي من وتو بلکه مخاطبان بايد از خود پرسش کنند